وبلاگ شخصی امیر

وبلاگ شخصی امیر

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 16
بازدید هفته : 58
بازدید ماه : 60
بازدید کل : 12571
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1




ازدواج از دیدگاه قرآن

 قرآن،کتاب هدایت و سعادت بشری و منبع شایستهای برای درک مفاهیم و مسایل ازدواجاست. بر خلاف دیگر کتابهای مقدس که رهبانیت و تجرد را مقدس میشمارند یاآزادی و بیبند و باری در اخلاق جنسی را پیشنهاد میکنند، قرآن راه میانه رابرگزیده است. خداوند متعال میفرماید: 

وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُالدَّارَ الْآخِرَهَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِنکَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِإِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ؛ و به آنچه خدایت داده است،برای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و هم چنان که خدا بهتو نیکی کرده است، نیکی کن و در زمین فساد مجوی، زیرا خدا، فسادگران رادوست نمیدارد.[1]
بر اساس همان قاعده کلی ـ وابستگیدیدگاه هر دین و ملتی درباره ازدواج به دیدگاه آن دربارهی زن ـ هرگاه درجامعهای زن جایگاه حقیقی خود را به دست آورده، ازدواج نیز از اهمیتفراوانی برخوردار شده است. بر عکس، هرگاه در جامعهای، انسانیتی برای زنفرض نشود و تنها مانند کالای قابل خرید و فروش بدان بنگرند، میتوان حدس زدکه جایگاه ازدواج در آن جامعه چگونه خواهد بود. 
بنابراین، در آغاز بحث، دیدگاه قرآن و اسلام را نسبت به زن بررسی میکنیم. 
1ـ خداوند هیچ گاه در قرآن میان زنو مرد، تفاوت نگذاشته و تنها به مردان خطاب نکرده است، بلکه با جملهی یاایها الناس با آدمی سخن گفته است. هم چنین اگر در دایره محدودتر، بهمؤمنان ندا داده است که: یا ایهاالذین آمنوا باز منظور، زن و مرد مؤمنبوده است نه تنها مرد، البته تاریخ نشان داده است که گاهی این زنانبودهاند که زودتر از مردان به این ندای الهی، پاسخ مثبت دادهاند. براینمونه، حضرت خدیجه نخستین زن مسلمان تاریخ است. 
2ـ سخن در این است که: مرد و زن ازیک مبدأ آفریده شدهاند یا از دو مبدأ گوناگون؟ آیا زن به تبع مرد ـ و نهبه دلیل اصل وجودیاش ـ آفریده شده است؟ قرآن به این پرسش چنین پاسخ میدهد:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْرَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَازَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء ؛ ای مردم! ازپروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید واز آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید.[2] 
از این گفته درمییابیم که همهیانسان ها اعم از زن و مرد از یک مبدأ و گوهر آفریده شدهاند ودر این زمینه،مردان بر زنان هیچ گونه برتری ندارند. پس قرآن به این نظریه که وجود زن،اصلی نبوده و تابع وجود مرد است، پاسخ منفی میدهد.
3ـ یکی از بحثهای دیگری که میدانتاخت و تاز نظریههای گوناگون شده این است که: چه چیزی سبب گرایش زن و مردبه یکدیگر میشود؟ چه عاملی، زن و مرد را وادار میکند به ازدواج باندیشند وبه آن تن دردهند؟ 
برخی در پاسخ به این پرسش، تنها میلجنسی را عامل اصلی گرایش زن و مرد به یکدیگر معرفی میکنند. در مقابل، قرآنبا رد این نظریه میگوید: انسان، اشرف موجودات جهان است. بنابراین، هدفی راکه برای حیوانات اصیل است و سبب گرایش نر و ماده حیوانی به یکدیگر میشود،نمیتوانیم درباره او صادق بدانیم. قرآن، عامل اصلی علاقهی زن و مرد بهیکدیگر را آرامش و سکونی معرفی میکند که در پرتو ازدواج به آن دستمییابند: 
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّننَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا ؛اوست خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و از ا و نیز جفتش را مقررداشت تا با او انس و الفت گیرد.[3] 
این آیه با تکیه بر یکی بودن اصل وگوهر زن و مرد، عامل اصلی گرایش را آرام بودن زن و مرد در کنار یکدیگرمعرفی میکند. خداوند در جای دیگر میفرماید: 
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُممِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُممَّوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍیَتَفَکَّرُونَ ؛ و یکی از نشانههای لطف الهی این است که برای شما از جنسخودتان، جفتی (و همسری) بیافرید که در بر او آرامش یابید و با هم انسگیرید و میان شما، مهربانی و قرار ساخت. به یقین، در این [نعمت] برایمردمی که میاندیشند، نشانههایی است.[4] 
این آیه به صراحت میگوید که اینمهربانی و آرامش را خود خداوند ایجاد کرده و در ذات زن و مرد قرار دادهاست. پس خود خداوند، مهر و محبت همسران را در دل هم گذارده و این محبتالهی، آن دو را به سوی یکدیگر میکشاند. 
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درذیل این آیه مینویسد: هر یک از زن و مرد در حد خود و فی نفسه، ناقص ومحتاج به طرف دیگر است و از مجموع آن دو، واحدی تام و تمام درست میشود وبه خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوی دیگری حرکت میکند و چونبدان رسید، آرامش و سکونت مییابد؛ چون هر ناقصی مشتاق به کمال است و هرمحتاجی مایل به زوال حاجت و فقر خویش است.[5] 
بنابراین، عامل اصلی گرایش زن و مردـ همسران ـ به یکدیگر را که پیش زمینه ازدواج است، در آیات قرآن دیدیم. ازهمین آیات، هدف ازدواج نمودار میگردد؛ زیرا ازدواج چون به آرامش قلبی زن ومرد میانجامد، در رستگاری و نزدیکی او به خداوند نیز نقش مهمی دارد. 
اینک به طور گذرا به آیاتیمیپردازیم که جنبههایی از شرایط و احکام ازدواج را بیان کرده اند. در اینبخش میکوشیم تنها آن آیه هایی را بیاوریم که بیشتر با بحث ازدواج تناسبدارد؛ زیرا آیات فراوانی درباره احکام ازدواج بیان شده است. 

تعد د همسران و شرایط آن 
ایمان، شرط اساسی همسر 
خوش رفتاری با همسر 
حرمت ازدواج با محارم 
ترس از فقر نباید مانع ازدواج شود 

چند همسری و شرایط آن 
قرآن در این باره میفرماید: 
فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَالنِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّتَعْدِلُواْ فَوَاحِدَهً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ؛ هر چه ا ززنان که شما را پسند افتاد، دو ، سه ، چهار ، به زنی گیرید. پساگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، به یک [زن آزاد] یا به آن چه [ازکنیزان] مالک شده اید، بسنده کنید.[6] 
این آیه که درباره تعد د همسران وشرایط آن نازل شده، داشتن بیش از ? زن را مجاز ندانسته است. شرط داشتنزنان متعد د نیز رعایت عدالت و ستم نکردن به آنان عنوان شده است. برخی،نظریه تعد د همسران را یکی از نقطه ضعف های اسلام دانسته اند. در پاسخ بایدگفت: اسلام این ساختار را بی قید و شرط نگذارده است، بلکه برای پیشگیری ازسوء استفاده مرد از زن، شرط رعایت عدالت میان زنان را آورده است. سخندرباره علت جواز تعد د همسر در اسلام بسیار است و درباره آن نظرهایگوناگونی ارایه شده است. در این جا به حدیثی از امام رضا(علیهالسلام)بسنده میکنیم. روزی درباره تعد د  همسران در اسلام از ایشان پرسیدند. حضرتفرمود: 
اگر مرد چهار زن هم داشته باشد،فرزندی که هر یک از آنها بیاورد، فرزند اوست، ولی اگر زن دو همسر یا بیشترداشته باشد، نمیتوان دریافت فرزندی که به دنیا میآید، از آن کدام شوهراست.[7] 

ایمان، شرط اساسی همسر 
وَلاَ تَنکِحُواْ الْمُشْرِکَاتِحَتَّى یُؤْمِنَّ وَلأَمَهٌ مُّؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَهٍ وَلَوْأَعْجَبَتْکُمْ ؛ با زنان مشرک ازدواج نکنید، مگر ا ین که ایمان آورند.همانا کنیزکی با ایمان از زن آزاد مشرک بهتر است، هر چند [زیبایی] او، شمارا به شگفتی آورد.[8] 
این آیه، یکی از شرایط ازدواج، یعنیهمتایی دینی همسر را بیان میکند. زن مشرک همتای مرد مسلمان نیست.بنابراین، شایستگی ازدواج با یک مؤمن را ندارد و بر عکس، این آیه نشانمیدهد که ایمان از معیارهای بسیار مهم در همسر گزینی است. 

خوش رفتاری با همسر 
خداوند میفرماید: عَاشِرُوهُنَّبِالْمَعْرُوفِ فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًاوَیَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا ؛ در زندگی با زنان خود، باانصاف و خوش رفتار باشید و چنان که زن دلپسند شما نباشد، چه بسا بسیارچیزها ناپسند شما است و حال آن که خدا در آن، خیر بسیار برای شما مقدرفرموده است.[9] 
به گفته علامه طباطبایی، این آیه یک اصل آسمانی قرآن برای زندگی اجتماعی زن میباشد.[10] 
حتما می دانید؛ در برخی اقوام وملتها، مردان حق داشتند زنان خود را به راحتی بکشند و با او مانند حیوانرفتار میکردند. در این جا میبینیم که قرآن با منطق بسیار زیبا، زن رالازمه مرد و مکمل او معرفی میکند. از این رو، به او دستور میدهد که باهمسر خود با انصاف و کرداری خوش، رفتار کند و از ستم کاری در حق اوبپرهیزد. حتی گوشزد میکند که اگر خوش تان نیامد، او را مانند کالایی بهبیرون پرتاب نکنید، بلکه تا آن جا که ممکن است اندیشه جدایی و طلاق را بهخود راه ندهید. این بدان دلیل است که انسان همواره دچار حب و بغضهاییمیشود. شاید اگر بردبار باشید و بر اساس رفتار اسلامی با او رفتار کنید،حقایق آشکار شود و به اشتباه خود پی ببرید. در این جا نیز میبینیم کهدیدگاه قرآن درباره ازدواج و گزینش همسر، دیدگاهی مهربانانه و همراه بارحمت و محبت است و ازدواج را تنها خرید یک کالا نمیداند که هرگاه شوهرنخواست، بتواند آن را پس بدهد. 

حرمت ازدواج با محارم 

خداوند میفرماید: وَلاَ تَنکِحُواْمَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاء ...؛ با زن پدرتان ازدواج نکنید مگرآن چه پیشتر رخ داده است؛ زیرا کاری ناپسند و مایه خشم خداوند است و عملیبسیار زشت است. حرام شد برای شما ازدواج با مادر و دختر و خواهر و عمه وخاله و دختر برادر و دختر خواهر و مادران رضاعی و خواهران رضاعی و مادر زنو دختران زنی که در دامن شما پرورش یافته اند، اگر با زن مباشرت کرده باشیدو اگر نزدیکی نکرده اید و طلاق دهید، مانعی نیست که با دختر خود او ازدواجکنید. هم چنین ازدواج با زن فرزندان صلبی و جمع میان دو خواهر حرام است.مگر آن چه پیش از نزول این حکم رخ داده، زیرا خداوند بخشنده و مهربان است.ازدواج با زنان شوهر دار حرام است، مگر آن زنان که مالک شده اید. اینفریضهای الهی است که بر شما مقرر گردیده و هر زنی جز آن چه گفتیم، حلالاست که با اموال خود به زناشویی بگیرید در صورتی که پاکدامن باشید وزناکار نباشید ـ پس اگر شما از آنان بهره مند شوید، حق معینی را که مهرشاناست، به ایشان بپردازید و بر شما باکی نیست که پس از تعیین مهر نیز بهچیزی با هم تراضی کنید. البته خدا دانا و بر حقایق امور جهان آگاه است.[11] این آیه، محدوده انتخاب همسر را مشخص میکند و کسانی را که ازدواج با آنان حرام است، نام میبرد. 

ترس از فقر نباید مانع ازدواج شود 
خداوند میفرماید: وَأَنکِحُواالْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِنیَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌعَلِیمٌ وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّىیُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ...؛ بی همسران خود و غلامان و کنیزاندرست کارتان را همسر دهید. اگر تنگ دستند، خداوند آنان را از فضل خویشبینیاز خواهد کرد، زیرا خدا گشایشگر داناست. کسانی که [وسیله] زناشویینمییابند، باید عفت ورزند تا خدا، آنان را از فضل خویش بینیاز گرداند.[12]
خداوند در آیه نخست، همه مسلمانانرا تشویق میکند که به تشکیل خانواده دست یازند. از سوی دیگر، درباره یکیاز موانع ازدواج، یعنی فقر مادی و اقتصادی میفرماید که فقر نباید مانعازدواج گردد. خداوند به زن و مرد فقیر مژده میدهد که ، اگر پیش قدم شوند،آنان را از فضل خویش بینیاز میسازد. همچنین در آیه دوم اشاره میکند که اگربه هر علتی، زن و مردی نتوانستند ازدواج کنند، باید بکوشند با عفت وپاکدامنی و تقوای الهی غریزه به هیجان در آمده خود را کنترل کنند. در اینصورت، خداوند نیز به آنان لطف میکند و زمینه تشکیل خانواده را برای ایشانفراهم میآورد. در این جا به این دو نکته میرسیم که اسلام بر خلاف رهبانیتو بوداییسم، ازدواج را تشویق میکند. همچنین به آنان که زمینه ازدواجندارند، پیشنهاد میکند که خویشتن دار باشند و بر خلاف اندیشمندان غربی،آنان را به بیبند و باری جنسی فرا نمیخواند. پیش گرفتن چنین شیوه هایی ازآن جا ریشه میگیرد که اسلام، دین انسان سازی و قرآن، کتاب رستگاری است. 
اینها نمونهای ازآیات قرآن مجید درباره ازدواج بود. البته آیات دیگری هم چون آیه 187 سورهبقره[13] (که مرد و زن را لباس یکدیگر میشمارد). آیه 4سوره نساء (دربارهمهریه) و آیه 7سوره طلاق (درباره نفقه) نیز وجود دارد که از آنها چشممیپوشیم.
پدران و مادرانی که از ازدواج برای فرزندانشان یک غول میسازندو با تمسک به آن مانع ازدواج فرزندانشان می شوند بخوانندو عمل کنند البته فرزندان هم باید رعایت اصول اخلاقی و بنیادهای اصیل خانواده اصیل ایرانی را بکنند و با توسل به اصول سطحی نگر و مضحک ناشی از تهاجم فرهنگ غربیها که مدتها کوشیدند تا آن را در فرهنگ اصیل و ریشه دار ما رسوخ دادند طبل ازدواجهای بی ریشه و مسئله دار را بر اساس علایق سطحی و احساسی به صدا در نیاورند و در انتخاب همسر خود در درجه اول با خانواده خود که خیر خواه ترین افراد برای آنها هستند همسو و در مشورت باشند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: امیر تاريخ: پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:ازدواج, قرآن, دیدگاه, دیدگاه قرآن , , موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to tanha2012.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com